مسئولان باید هر چه سریع تر مقدمات جلوگیری از بحران سالخوردگی و پیرسالی را فراهم کنند، این را ما نمی گوییم، آمارها و اعداد و ارقام نشان می دهند. طی سالهای اخیر با کنترل علمی رشد جمعیت در ایران که اکنون با نرخ رشد جمعیتی کشورهای توسعه یافته پهلو به پهلو می زند و نیز بالا رفتن میزان امید به زندگی، مسائل در ارتباط با جوانان از جمله بحران جوانی، اوقات فراغت جوانان، امکانات دانشگاهی برای تحصیل جوانان و...در حال تبدیل به مسائل پیرسالان و سالخوردگان است.
آمار جدید سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) که بتازگی منتشر شده گویای این مدعاست. این گزارش می گوید، آمار رشد جمعیت ایران در سال 2005 کمتر از یک درصد یعنی 86/0 درصد تخمین زده می شود.
همچنین آمده است نرخ رشد جمعیت ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه پایین تر بوده و به نرخ رشد کشورهای پیشرفته نزدیکتر شده است. بر این اساس نرخ رشد جمعیت آمریکا 92/0، استرالیا 87/0، آلمان صفر ، فرانسه 37/0، انگلستان 28/0، روسیه 37/0، چین 58/0 و ژاپن 05/0 درصد است. در این گزارش می خوانیم میانگین سنی جمعیت ایران در سال جاری 23/24 سال بوده که 68 درصد در فاصله سنی 64-15 و 1/27 درصد نیز زیر 14 سال هستند.
نگاهی به آمار مرگ و میر کودکان، مهاجرت و در نهایت امید به زندگی نیز جالب توجه است؛ کاهش مرگ و میر کودکان به دلیل بالا رفتن استانداردهای پزشکی به 58/41 مرگ به ازای هر هزار تولد و نیز کاهش مهاجرت به 64/2 از هر هزار نفر ایرانی و افزایش امید به زندگی به 96/69 سال برای مردان و 4/71 سال برای زنان، همه و همه تصویر شفافی از آینده بافت جمعیتی کشور را پیش روی ما قرار می دهند.
به زبان ساده تر زاد و ولد در حال کاهش چشمگیر و مرگ و میر در حال طی کردن سیر نزولی است، همچنین امید به زندگی به خاطر توسعه در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله بهداشت، احساس امنیت و... در حال افزایش است. پژوهش های مختلفی که در این زمینه انجام گرفته نشان می دهند، کشور ما در سال 2050 جمعیتی پیر و سالخورده خواهد داشت.
بنابراین از همین حالا باید به فکر مسائل و مشکلات اساسی آن زمان بود، زیرا در غیر این صورت نه تنها نخواهیم توانست افتخار کنیم که به شاخصه ای دیگر از توسعه یافتگی دست پیدا کرده ایم، بلکه چنین موقعیتی می تواند عملا تبدیل به یک تهدید جدی شود.
۱ - باید توجه داشت برای برنامه ریزی در زمینه جمعیت، زمان 40-35 ساله اصلا زمانی طولانی محسوب نمی شود.
۲ - به نظر می رسد برنامه ریزان و سیاستگذاران در همه حوزه ها باید نگاهی جدی به بافت و ترکیب جمعیتی در سالهای آتی داشته باشند، چرا که در غیر این صورت بسیاری از انرژی ها، برنامه ها و هزینه ها هدر خواهد رفت.
به عنوان مثال توسعه فضاهای آموزشی اگر چه اکنون امری حیاتی به نظر می رسد، اما طی سالهای آینده به دلیل رشد منفی جمعیت دانش آموزان و دانشجویان، عملا کمتر مورد توجه خواهد بود.
۳ - شاید معتقد باشید تامین نیروی کار و تامین نیروی انسانی طی آن سالها به مدیران همان سالها ارتباط پیدا می کند.
اما تجربه دیگر کشورها نشان داده است احتیاج به نیروی کار تا چه اندازه می تواند بدنه کشور را تحت فشار قرار دهد و حتی مسئولان به ناچار مجبور به تغییر بافت جمعیتی شوند، بسیاری از کشورهای اروپایی را می توان در این زمینه مثال زد.
۴ - عدم توجه به نیازهای سالخوردگان و پیرسالان نه تنها امنیت روانی و جسمی آنها را به خطر می اندازد و عملا امید به زندگی را تبدیل به شاخصه ای برای یاس می کند، دیگر اقشار اجتماعی را هم تحت فشار قرار داده و حوزه آسیب های اجتماعی را جابه جا می کند. در این زمینه مرور حساسیت های کشورهای توسعه یافته خالی از لطف نیست؛ شهرک های سالمندان، خانه های هوشمند برای سالمندان، اولویت های قانونی برای سالمندان و...
در اینجا باید به یه جمله اندیشمند بزرگ ارد بزرگ اشاره کنم که میگوید:دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود .
به هر حال من هم امیدوارم مسئولین کشور برای رفاه حال سالمندان و ارزش نهادن به مقام آنها برنامه ای اصولی ایجاد کنند
نباید یادمان برود ما هم روزی پیر می شویم. از قدیم گفته اند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها برکت خانه اند. این حکمت عامیانه یادمان باشد: شاید فردا دیر است.
منبع :
http://greatorod.forumotion.ca/forum-f8/topic-t16.htm#99
آمار جدید سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) که بتازگی منتشر شده گویای این مدعاست. این گزارش می گوید، آمار رشد جمعیت ایران در سال 2005 کمتر از یک درصد یعنی 86/0 درصد تخمین زده می شود.
همچنین آمده است نرخ رشد جمعیت ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه پایین تر بوده و به نرخ رشد کشورهای پیشرفته نزدیکتر شده است. بر این اساس نرخ رشد جمعیت آمریکا 92/0، استرالیا 87/0، آلمان صفر ، فرانسه 37/0، انگلستان 28/0، روسیه 37/0، چین 58/0 و ژاپن 05/0 درصد است. در این گزارش می خوانیم میانگین سنی جمعیت ایران در سال جاری 23/24 سال بوده که 68 درصد در فاصله سنی 64-15 و 1/27 درصد نیز زیر 14 سال هستند.
نگاهی به آمار مرگ و میر کودکان، مهاجرت و در نهایت امید به زندگی نیز جالب توجه است؛ کاهش مرگ و میر کودکان به دلیل بالا رفتن استانداردهای پزشکی به 58/41 مرگ به ازای هر هزار تولد و نیز کاهش مهاجرت به 64/2 از هر هزار نفر ایرانی و افزایش امید به زندگی به 96/69 سال برای مردان و 4/71 سال برای زنان، همه و همه تصویر شفافی از آینده بافت جمعیتی کشور را پیش روی ما قرار می دهند.
به زبان ساده تر زاد و ولد در حال کاهش چشمگیر و مرگ و میر در حال طی کردن سیر نزولی است، همچنین امید به زندگی به خاطر توسعه در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله بهداشت، احساس امنیت و... در حال افزایش است. پژوهش های مختلفی که در این زمینه انجام گرفته نشان می دهند، کشور ما در سال 2050 جمعیتی پیر و سالخورده خواهد داشت.
بنابراین از همین حالا باید به فکر مسائل و مشکلات اساسی آن زمان بود، زیرا در غیر این صورت نه تنها نخواهیم توانست افتخار کنیم که به شاخصه ای دیگر از توسعه یافتگی دست پیدا کرده ایم، بلکه چنین موقعیتی می تواند عملا تبدیل به یک تهدید جدی شود.
۱ - باید توجه داشت برای برنامه ریزی در زمینه جمعیت، زمان 40-35 ساله اصلا زمانی طولانی محسوب نمی شود.
۲ - به نظر می رسد برنامه ریزان و سیاستگذاران در همه حوزه ها باید نگاهی جدی به بافت و ترکیب جمعیتی در سالهای آتی داشته باشند، چرا که در غیر این صورت بسیاری از انرژی ها، برنامه ها و هزینه ها هدر خواهد رفت.
به عنوان مثال توسعه فضاهای آموزشی اگر چه اکنون امری حیاتی به نظر می رسد، اما طی سالهای آینده به دلیل رشد منفی جمعیت دانش آموزان و دانشجویان، عملا کمتر مورد توجه خواهد بود.
۳ - شاید معتقد باشید تامین نیروی کار و تامین نیروی انسانی طی آن سالها به مدیران همان سالها ارتباط پیدا می کند.
اما تجربه دیگر کشورها نشان داده است احتیاج به نیروی کار تا چه اندازه می تواند بدنه کشور را تحت فشار قرار دهد و حتی مسئولان به ناچار مجبور به تغییر بافت جمعیتی شوند، بسیاری از کشورهای اروپایی را می توان در این زمینه مثال زد.
۴ - عدم توجه به نیازهای سالخوردگان و پیرسالان نه تنها امنیت روانی و جسمی آنها را به خطر می اندازد و عملا امید به زندگی را تبدیل به شاخصه ای برای یاس می کند، دیگر اقشار اجتماعی را هم تحت فشار قرار داده و حوزه آسیب های اجتماعی را جابه جا می کند. در این زمینه مرور حساسیت های کشورهای توسعه یافته خالی از لطف نیست؛ شهرک های سالمندان، خانه های هوشمند برای سالمندان، اولویت های قانونی برای سالمندان و...
در اینجا باید به یه جمله اندیشمند بزرگ ارد بزرگ اشاره کنم که میگوید:دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود .
به هر حال من هم امیدوارم مسئولین کشور برای رفاه حال سالمندان و ارزش نهادن به مقام آنها برنامه ای اصولی ایجاد کنند
نباید یادمان برود ما هم روزی پیر می شویم. از قدیم گفته اند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها برکت خانه اند. این حکمت عامیانه یادمان باشد: شاید فردا دیر است.
منبع :
http://greatorod.forumotion.ca/forum-f8/topic-t16.htm#99
نظرات
ارسال یک نظر