رد شدن به محتوای اصلی

اگر لوح کورش هخامنشی دزدیده شد ! چه می شود ؟

http://www.aftabnews.ir/images/docs/000098/n00098316-b.jpg
دکتر محمود احمدی نژاد (رئیس‌جمهور): طوری نیست. خدا را شکر می‌دانیم روی آن چه نوشته. یک تکه گل که مهم نیست. سند و مدرکش موجود است. هم عکس داریم، هم فیلم. می‌دهیم همین جوان‌های پرشور و متخصصان داخلی به دست توانمند خودشان عین همان را دوباره بنویسند. بهتر از روز اولش. مملکت متخصص که کم ندارد. مشکلی نیست. یک بحران است که حل می‌شود. اینکه چیز تازه‌ای نیست. مگر قبلاً چیز نبرده‌اند از مملکت؟ مملکت تعطیل شد؟ بحران پیش آمد؟ مگر قبلاً ممه را لولو نبرد؟ اتفاقی افتاد؟ یک نفر کمبود حس کرد؟ نکرد! این هم مثل همان. طوری نیست. سه‌سوته حل می‌شود.

عطاالله مهاجرانی: سنگ آن آدمکش ! گم شد که شد ! چه فرقی می کند؟ به قول فلان حکیم آزاده ! اخلاق در سنگ نیست در باد و مسیر آن است .

روزنامه کیهان: بروید خانه دلالان رابطه با آمریکا و نفوذی‌های معلوم‌الحال اندیشه‌های ضدانقلابی در دولت را بگردید تا ببینید چی کجاست.

عبدالکریم سروش: مولانا در هیچ نثر و نظمی از کورش و لوحش چیزی نگفته در عالم عرفان و سلوک به آن لوح نیازی نیست و اگر بخواهید من صد هزار لوح می نویسم !

اسفندیار رحیم‌مشایی: ببرند. ببرند ببینیم چه‌کار می‌توانند با آن انجام بدهند. هر جای جهان که باشد، لوح کورش، لوح کورش است و متعلق به فرهنگ و مکتب ایرانی. تازه مگر چقدر تا پایان جهان باقی مانده است که بخواهند از آن استفاده کنند؟ چیزی به آخر دنیا نمانده.

روزنامه جوان: این لوح الان در گنجه اتاق عقبی طبقه دوم خانه هاشمی‌رفسنجانی نگهداری می‌شود. دیشب فائزه و فاطمه سر اینکه لوح مال کدامشان است، دعوایشان شد و ضمن گیس و گیس‌کشی سه بشقاب مربوط به دوره ملکه ویکتوریا را که در آن غذا می‌خوردند، شکستند. هاشمی‌رفسنجانی هم عصبانی شده و با لگد به زیر لوح مربوطه زده که سبب خرد شدن آن شده. همسر هاشمی هم لوح را با جارو و خاک‌انداز جمع کرده در کیسه زباله ریخته و فرستاده در خانه زهرا رهنورد که او هم در را باز نکرده و گفته ببرید در خانه کروبی که شوهرم را بدبخت کرد.

خبرآنلاین: روزنامه جوان در این باره نوشت: «این لوح الان در گنجه اتاق عقبی طبقه دوم خانه هاشمی‌رفسنجانی نگهداری می‌شود...»

حمیدرضا بقایی: خدا را شکر که خود کورش هنوز هست. ما باید مواظب باشیم ایشان را دزد نبرد. مگر قبلاً نمی‌خواستند همین کار را بکنند و ایشان را بدزدند که بحمدالله خنثی شد توطئه‌شان؟

هاشمی رفسنجانی: باید احتیاط کنیم این مسئله بسیار مشکوک است این کار ، کار بسیار ناشایستی بود باید آن را جدی بگیریم .

ارد بزرگ: میهن پرستان بیست و یک کشور حوزه فرهنگی ایران باستان بویژه افغانستان و تاجیکستان تا یافتن این گوهر بی مانند سیاهپوش خواهند بود .

آمریکا و اروپا: این را محکوم و سفرای خویش را فراخواندن و از ایران خواستند در طرح صلح خاورمیانه شرکت کند و یا لوح کورش را پس دهد!.

چین و روسیه: تصمیم گرفتند دیپلمات های اقتصادی خویش را در تهران دو برابر کنند و تاکید کردند موضوع سرقت لوح کورش در شورای امنیت بررسی شود !و باید از اقدامات یکجانبه دوری گزید .

علی صالح آبادی: متاسفانه شاخص قیمت سهام در همه سبدهای موجود سقوط کرده است .

علی لاریجانی: به قول شاعر
نقل افتادن هیکل نیست، هیکل بالی‌ست
حشر دیوان سلیمان است، خم‌ها خالی‌ست
اگزیستانس و گوهر انسان کجاست؟ اما اگر کسی مختصر عقلی هم برای ما قائل باشد، درمی‌یابد که بلاوجه نیست در این باره مبتهج نباشیم که هیچ، اندوهگین هم بشویم. دوستان بعضاً گمان می‌کنند که در لازمان و لامکان به‌سر می‌بریم اما این‌طور نیست. قصدم نیت‌خوانی نیست. گردنکشی در برابر قانون را هم بلاوجه می‌دانم اما قطع به یقین مطمئنم که شما هم نفهمیدید که منظور نظر ما در این‌باره چه بود. چندان که خودم نیز در این‌باره چون شمایم... اصلاً چرا از من می‌پرسید؟ روزگاری که مجلس در رأس امور بود، باید حرف می‌زدید با من. الان که ماجرا بلاوجه است. خودتان یک‌جور نیت‌خوانی کنید و عوض بنده اعلام موضع نمایید اما با درنظر گرفتن مختصر عقلی برای ما.

فدراسیون فوتبال: کلیه بازیکنان و مربیان تیم های ورزشی یک ماه حقوق خویش را برای جبران این خسارت ملی اهداء نمودند.

مهدی کلهر: داستان روشن است. موسوی و کروبی و خاتمی شبانه آمده‌اند خیابان سی‌تیر. خاتمی قلاب گرفته، موسوی و کروبی با قنداق کلت کمری کالیبر 35 زده‌اند پنجره‌ را شکسته‌اند و رفته‌اند توی موزه. موسوی لوح را برداشته، داده به کروبی. او هم لوح را زیر عبایش قایم کرده. بعد هم سه نفری با هم فرار کرده‌اند.

القاعده: خوشحالیم که یکی دیگر از بت ها موجود دنیا گمشده و همانند مجسمه بودا ! فرو ریخت .

بیانیه جمعیت دفاع از به‌طور کلی: بار دیگر در شرایط کنونی دست پلید استکبار جهانی از حلقوم عناصر داخلی بیرون آمد... لذا فردا همه مردم ایران به خیابان‌ها خواهند آمد و یکصدا فریاد برخواهند آورد که: «لوح ما رو پس بدین».

محسن رضایی: هنوز دزدیده شدن لوح برای بنده محرز نشده. لذا در این مورد نظری ندارم. ضمن اینکه از وجود این لوح در ایران هم اطلاع چندانی ندارم.

شهرام شکیبا: واعجبا ، وقتی طنز مرا در روز روشن می دزدند . دزدیدن لوح کورش که کاری ندارد !

کورش : چرا نمی گذارید آسوده بخوابم ای کاش برای شما لوحی نمی نوشتم که این قدر پریشانم نکنید .

پایان



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

جزیره ابوموسی

جنوبی ‌ترین جزیره ایرانی آبهای خلیج ‌فارس، جزیره ابوموسی است. این جزیره در 222 کیلومتری بندرعباس و هم‌ چنین در 75 کیلومتری بندر لنگه واقع شده است. جزیره ابوموسی یکی از چهارده جزیره استان هرمزگان است که بیشترین فاصله از سواحل ایرانی خلیج فارس را دارد و طول و عرض آن درحدود 5 / 4 کیلومتر است. شهر ابوموسی مرکز جزیره ابوموسی می‌باشد. ارتفاع آن از سطح دریا 46 متر و مساحت آن دو و دو دهم کیلومتر مربع است. جزیره ابوموسی نزدیک ‌ترین پهنه خشکی از خاک ایران به خط استوا است که‌ آب و هوای مرطوب و گرم‌تری دارد. این جزیره فاقد آب و اراضی مناسب کشاورزی است؛ ولی کشت و زرع محدودی در آن صورت می‌گیرد و بیشتر مردم بومی محل به صید ماهی اشتغال دارند. این جزیره یکی از مراکز صدور نفت خام کشور است که با ظرفیتی قابل توجه فعالیت می‌کند. وسعت شهرستان ابوموسی 8 / 68 کیلومتر مربع است که مشتمل بر جزایر ابوموسی (با 12 کیلومتر مربع)، جزیره تنب‌ بزرگ (با 3/10 کیلومتر مربع) تنب کوچک (با 5/1 کیلومتر مربع)، سیری (با 3/17 دهم) کیلومتر مربع، فرور بزرگ (با 2/26کیلومتر مربع) و فرور کوچک (با 5/1 کیلومتر مربع) می‌باشد.

چارلی چاپلین

کمتر کسی پیدا می شود که نامه تاریخی چارلی چاپلین به دخترش را نخوانده باشد . نامه ای که در کشور ما سی سال دست به دست می چرخد . در مراسم رسمی و نیمه رسمی بارها از پشت میکروفن خوانده شد و مردم کوچه و بازار با هر بار خواندن آن به یاد لبخند غمگین چاپلین افتادند که جهانی از معنا در خود داشت . اگر بعد از این همه سال به شما بگویند این نامه جعلی است چه می گویید ؟؟! لابد عصبانی می شوید و از سادگی خود خنده تان می گیرد . حالا اگر بگویند نویسنده واقعی این نامه سی سال است که فریاد می زند این نامه را من نوشتم نه چاپلین و کسی باور نمی کند چه حالی بهتان دست می دهد ؟ فکر می کنید واقعیت دارد ؟ خیلی ها مثل شما سی سال است که به فرج ا… صبا نویسنده واقعی این نامه همین را می گویند : واقعیت ندارد این نامه واقعی است !!!!! فرج ا… صبا نویسنده و روزنامه نگار کهنه کاری است . او سالها در عرصه مطبوعات فعالیت داشته و امروز دیگر از پیشکسوتان این عرصه به شمار می آید . ………. ماجرا برمی گردد به یک روز غروب در تحریریه مجله روشنفکر . فرج ا… صبا اینطور می گوید : ” سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفت

مهارتهای استفاده از تلفن

به موقع به تلفن پاسخ دهید اگر ممکن است به تلفن بعد از نخستین یا دومین زنگ پاسخ دهید. این کار به تلفن کننده این حس را می دهد که شما مسئول و کارآمد هستید. گاهی اوقات ممکن است از جواب دادن به تلفن به خاطر انجام یک کار فوری خودداری کنید و یا شاید از میزتان دور باشید، اما تلفن محل کار نباید بیش از ۴ بار زنگ بخورد. بی توجهی به تلفنی که زنگ می زند یک راه حتمی از دست دادن تلفن های مهم و آتشی کردن کسانی است که سعی دارند با شما ارتباط برقرار کنند. بارها تجربه شده که بی توجهی به یک تلفن سرنوشت کاری را تغییر داده است و یا اینکه تلفنی زنگ می زند، زنگ می زند... بدون هیچ جوابی. در این گونه مواقع همه عصبانی می شویم و فکر می کنیم چه شرکت یا سازمان بی مسئولیتی که اجازه می دهد تلفن این همه مدت بی پاسخ بماند. اگر در حالی که دور از تلفن هستید کسی در دفترتان نیست که تلفن ها را پاسخ دهد، شماره را به یک متصدی اطلاعات و یا فرد دیگری که حاضر است پاسخگو باشد منتقل نمایید. به آن شخص بگویید کجا می روید و چه موقع بازمی گردید شماره تلفن جایی را که می روید نیز به او بدهید، سپس پیامهایتان را دریافت و فوراً بررسی